سلام به همگی
ببخشید دوستان ی چن روزی نبودم اخه یکی از دوستامم فوت کرده
اصلا حال روحی خوبی ندارم .اسمش محیا بود .خیلی دختر معصوم و مهربونی بود.دلم خیلی براش تنگ شده.فقط 16 سالش بود
ممنون میشم برای شادی روحش یه فاتحه بفرستید.
مانند شیشه شکستنم اسان بود
ولی دیگر به من دست بزنند
زخمیشان خواهم کرد...
اگر گاهی دیدن یه عکس دونفره تو رو یاد اون نمی اندازه
... تو رو یاد خودت می اندازه
که چقد شاد بودی .که چقد خندون بودی
... که چقد جوون بدودی
گاهی ادم ها دلشونفقط برای خودشون تنگ میشه
...دلم واسه خودم تنگ شده...
تلخی الکل رو به جون می خرم
فقط به خاطر اینکه موقع خوردنش...
بگم:میزنم به سلامتی کسی که
هیچ وقت نفهمیدچقد دوسش دارم
اعتقاد دارم.....
عمیق ترین فاصله ها با عشق و فداکاری
می توان پر کرد
و شرط ان تنها خواستن متقابل است
حتی اگر عشق هم یک طرفه باشد
تنها راهی می شود بری عبور
من چقدر ... ناشیانه برای رسیدن به تو
..... لحظه شماری می کردم
.... وتو چقدر بی رحمانه
.... برای رفتن بیقرار بودی
قلب من از صدای تو
چه عاشقانه کوک شد
تمام پرسه های من
کنار تو سلوک شد
عذاب می کشم ولی عذاب من گناه نیست!
وقتی شکنجه گر تویی...
شکنجه اشتباه نیست
من از تمام اسمان
یک باران می خواهم
و از تمام زمین
یک خیابان را
و از تمام تو یک دست را
که قفل شود در دست من
ومن عاشقانه زیر باران عشق به بودن در کنار تو ببالم...
دلم با توست....
چه در خلوت. چه در صحبت
دلم با توست
چه ان هنگام که گوشم را نوازشگر صدایت هست
دلم با توست
چه ان هنگام که محرومم هم از رویت هم از بویت
...... دلم با توست
به چشمای تو محتاجم
واسه تعبیر این رویا.که بازم می شه عاشق شد
تو این بی رحمی دنیا
به لبخند تو محتاجم که تنها دلخوشیم باشه.
بذار دنیای بی رحمم به لبخند تو زیبا شه....